تجربه مایکل
من احساس عشقی کردم که با شدتی دیوانهوار شعلهور بود، و احساس خلسه و شعفی آسمانی را به من میداد....
من احساس عشقی کردم که با شدتی دیوانهوار شعلهور بود، و احساس خلسه و شعفی آسمانی را به من میداد....
هیچ چیزی برای ترسیدن وجود ندارد زیرا ترس حقیقت ندارد. ترس نتیجه افکاری است که کمال را نمیبیند، در حالی...
آنگاه بود که یک تونل سفید را دیدم و به سرعت وارد آن شده و از آن عبور کردم و خود...
من در یک خانوادۀ یهودی در ایالت فیلادلفیای آمریکا بزرگ شده بودم. فرهنگ خانوادگی ما مادیگرایانه و پر از قضاوت...
متوجه شدم که موجوداتی در حال نزدیک شدن به من هستند. می فهمیدم که آنها وجودهایی متخاصم هستند و نیتی پلید...
ناگهان خود را معلق در یک فضای کاملاً تهی یافتم. آنجا هیچ رنگی یا نوری نبود، ولی تاریک هم نبود،...
من در حالی که به او نگاه میکردم میگفتم که حال من خوب است. اما او صدای مرا نمی شنید....
چشمگیرترین چیز راجع به این لحظه این بود که من هیچ درد یا ترسی حس نمیکردم. تنها احساسی که در...
...وقتی من از تونل بیرون آمدم حسی باور نکردنی از آگاهی، صلح، و قدرت درونی … بر من گشوده شد....