در تاریخ ۲۱ مهرماه ۹۷ پس از اتمام کار شبانه با موتور به سمت خانه حرکت کردم. پس از طی مسافتی احساس کردم فرد معمول همیشگی نیستم. اصلا مثل این بود که فرد دیگری موتورسیکلت را کنترل میکند و انگار من در فضا سیر میکنم. به هر حال از ترس تصادف یا زمین خوردن به هر سختی بود موتور را متوقف کرده و در گوشه ای آن را روی جک بغل رها کردم… فقط تا آنجا متوجه شدم که با اورژانس ۱۱۵با تلفن همراهم در حال صحبتم که بعد از آن به زمین افتادم و دیگر هیچ…
لحظه ای که آمبولانس رسید انگار من هوشیار بودم ولی در عین حال هوشیار نبودم. آنها را می دیدم و صدایشان را می شنیدم، ولی عملا بیهوش و در حالت کما بودم. حتی وقتی فرد پرستار با چراغ قوه قلمی که داشت چشمانم را باز کرد و گفت تمام کرده و کاری نمیشود کرد، خواستم بگویم بابا من چیزیم نیست، اما گویی فک و زبانم قفل شده و احساس سردی و یخ شدن کل بدنم را به مرور فرا گرفت.
به هر حال وقتی با آمبولانس به سمت بیمارستان با سرعت حرکت کردند، نمیدانم در چه وضعیتی بودم ولی در دلم انگار شهادتین را گفتم. طولی نکشید که مرحوم پدرم را با لباس سفید درون آمبولانس دیدم. با همان وضعیت درازکش گفتم بابا کجا بودی؟ گفت بابا جون اومدم ببرمت. گفتم کجا ببری من هنوز بچه کوچیک دارم، هزار و یک کار نکرده دارم، اینها را چیکار کنم؟ گفت غصه نخور همش درست میشه. بعد دست من را گرفت و انگار روح من و خودش را از سقف آمبولانس به سمت آسمون برد. آنقدر رفتیم بالا که زمین به اندازه نقطه شد. در همین حال صدایی ندا زد که آقا مهدی به دنیای جدید خوش آمدی… نمیدونم چرا، ولی چندین مرتبه این صدا آمد که آقا مهدی تو وارد دنیای تازه ای شده ای، وارد محیط جدیدی شده ای… برعکس مواردی که از قبل شنیده بودم، مبنی بر اینکه افراد در این شرایط خیلی راحت و خوشحال هستند، من خیلی استرس داشتم که حالا چی میشه و دایما پدرم میگفت غصه نخور همه چیز درست میشه… به هر حال نمیدونم چه تصمیمی واسۀ من اتخاذ شد که تو اون موقعیتی که دست در دست بابام از بالا گشت میزدیم و چیزهایی را اصطلاحا یادآوری می کرد، ناگهان دیدم از روی تخت بیمارستان افتادم پایین، و دیدم که ماسک اکسیژن و سرم و لوله هایی به دست و سینه و بدنم وصل بود. بعدا متوجه شدم که سه روز در کما بودم… سه روزی که واسۀ من سه دقیقه هم طول نکشید. اما حاوی درسهایی بود که هیچوقت فراموش نمیکنم. این شد که اعتقادم به این آیه بیشتر شد که خداوند هرکه را بخواهد از این دنیا میبرد و هر که را بخواهد دوباره زنده میکند و به زندگی برمیگرداند…